الم شنگه
مرا از بند آویزان کنید سروته شاید فکرش از سرم بی افتد.......
یک پاکت سیگار... شراب به مقدار لازم.. یه دل پر... اینجا شروع ماجراست انتهایش را خدا هم نمیداند! جا سیگاریم را گم کردهام.... تو ندیدیش؟ خودش مهم نیست.... زیرش دردهایم را قایم کرده بودم........... سیگارهایم:بوی خون گرفته این روزها... رگ ها یم:بوی دود....
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |